مصاحبه با دن زانگر معامله گر بازارهای مالی

دن زانگر تحلیلگر تکنیکال و معامله گری شناخته شده در بازار سهام است که اغلب به دلیل بازدهی خیره کننده ی معاملاتش توجه همگان را به خود جلب می کند.او بیشتر در سهام بزرگ و پیشرو بازار مثل گوگل، اپل، سهام ساختمانی و نفتی سرمایه گذاری می کند. تصمیم گرفتیم با یک مصاحبه ی اختصاصی جزئیات بیشتری از روند کاری و عوامل موفقیت این معامله گر بزرگ بدانیم.

بزارید یک راست برم سر اصل موضوع سال گذشته چند درصد بازدهی داشتید؟
حدودا ۱۸۰%

آیا از زمان آخرین مصاحبه ای که با هم داشتیم، روش معاملاتی شما تغییر کرده؟
نه تغییر چندانی نداشته. روش معاملاتی من مبتنی بر یافتن سهام برتر در میان صنایع پیشرو بازار و شرکت هایی با پتانسیل رشد در سطح جهانی می باشد. مثلا شرکت اپل امروزه از بزرگترین شرکت های فناوری اطلاعات در جهان است که نه تنها بر بازار این محصولات مسلط شده بلکه در حال گسترش آن و خلق فرصت های کسب و کار جدید نیز می باشد. یا مثلا شرکت گوگل که با استفاده از توان خود به عنوان بزرگترین موتور جست و جوی جهان ، در زمینه تبلیغات اینترنتی پیوسته در حال نوآوری است. به عبارت دیگر مزیت این شرکت ها فعالیت در سطح بین المللی ، بصورت انحصاری و عمده است.

از چه نرم افزار یا پلتفرم معاملاتی استفاده می کنید؟ لطفا در مورد نحوه یافتن سهام مناسب توضیح دهید؟
من برای تحلیل نموداری از نرم افزار AIQ (فراچارت: برای اطلاعات بیشتر به سایت www.aiqeducation.com مراجعه کنید) استفاده می کنم.
برای یافتن سهام برتر یک قاعده ی کلی دارم و آن اینست که، هر وقت نمودارها صعود قیمت را نشان دهند بدین معنیست که شرکت ها از لحاظ بنیادی در وضعیت مناسبی هستند. من تمام طول روز به منظور یافتن گزینه های مناسب سرمایه گذاری، مشغول تجزیه و تحلیل نمودار های قیمتی هستم و این مهمترین بخش کار من است که تا آخرین لحظات باز بودن بازار نیز ادامه می یابد.

با توجه به اینکه داده های قیمتی پیوسته در حال بروز رسانی هستند، چگونه تمام نمودار ها را بررسی می کنید؟
خب معمولا پس از بسته شدن بازار نیز به کارم ادامه می دهم .هر شب ابتدا مطالب وبسایت شخصی ام (فراچارت: chartpattern.com) را بروز رسانی کرده و سپس حدودا ۱۴۰۰ نمودار قیمتی را بررسی می کنم (فراچارت: بصورت اتوماتیک). در نرم افزار AIQ تعدادی سهام در یک فهرست برای خود مشخص کرده و آن را اصطلاحا «لیست سهام برگزیده» نامیده ام.

داشتن چنین فهرستی باعث سرعت عمل بیشتر در امور معامله گری می شود. من همواره این فهرست را پایش می کنم و برای روز آتی ، آن ها را در لیست سهام پر اهمیت وبسایت و کادر سیگنال های صفحه نمایش خودم قرار می دهم. مثلا لیستی حاوی حدود ۵۰ سهم از قویترین صنایع بازار که در میان آن ها ۱۰ سهام پیشرو اصلی بازار قرار داشته باشند. بعبارت ساده تر باید از ۲-۳ صنعت پیشروی بازار حدودا ۱۰ سهم برتر را انتخاب کنید.
هر روز پس از شروع معاملات ، حرکات سهام منتخب را زیر نظر می گیرم تا میزان تطابق آن ها با تحلیل های قبلی برایم مشخص شود. من هنگام بررسی یک نمودار تمام اجزای مهم از قبیل سایز کندل ها نسبت به گذشته، الگوهای قیمتی و نحوه شکل گیری آن ها را به دقت بررسی می کنم. پس از انجام این کارها می توانم وضعیت بازار را به درستی تشخیص دهم و سپس فرصت های ورود به معامله را رصد کرده و در مناسبترین زمان ممکن، اقدام می کنم.

آیا شما فقط بر اساس الگوهای نموداری معامله می کنید؟
من بصورت ترکیبی از کندل ها و الگوهای قیمتی در تایم فریم روزانه استفاده می کنم. سهام بسیاری وجود دارند که الگوهای قیمتی مناسبی دارند اما پتانسیل رشد در آن ها دیده نمی شود. بسیاری از معامله گران از اندیکاتورهای تشخیص الگوهای قیمتی که روی پلتفرم هایی چون Trade Station و … قابلیت نصب دارند، استفاده می کنند. این اندیکاتورها روی نمودار فعال شده و الگوهای قیمتی را برای معامله گران مشخص می کنند، اما تضمینی وجود ندارد که تمامی این الگوها موجب رشد قیمت شوند.
بنابراین شما باید بتوانید قدرت الگوهای شکل گرفته را تا حدودی تشخیص دهید تا بتوانید بر اساس قوی ترین آن ها وارد معامله شوید. به شخصه اگر نتوانم حرکات اولیه ی یک سهام را شکار کنم الزامی نمی بینم که تحت هر شرایطی وارد معامله شوم و ترجیح می دهم مدت ها منتظر مانده تا در بهترین فرصت ممکن وارد معامله شوم. بر اساس یک استراتژی شخصی ۹۵% از معاملاتم بصورت بلند مدت و بقیه در مقیاس زمانی کوتاه تر انجام می شود که ۹۹% از درآمد من مربوط به معاملات بلند مدت می باشد. در واقع معاملات کوتاه مدت را بیشتر به منظور سرگرمی و تفریح انجام می دهم.

عامل محرک قیمت ها را چگونه تشخیص می دهید؟
من همزمان با موسسات مالی ، معاملاتم را انجام می دهم. در واقع هنگامی که قیمت و حجم همزمان و بصورت سنگین در حال شروع یک رالی هستند ، نشانه ای از فعالیت موسسات بزرگ مالی است. بنظر من حجم هم عامل مهمی است و واقعیات بسیاری را بر ملا می کند.

تحرکات حجمی را چگونه تشخیص می دهید؟ آیا از هشدار حجمی خاصی استفاده می کنید؟
نه روش بخصوصی ندارم. من در کنار قیمت، نشانه های حجمی را بررسی می کنم. روزانه حداقل ۱۲ ساعت به تجزیه و تحلیل نمودارها و بررسی رفتار حجمی سهام می پردازم و این باعث می شود همیشه دیدگاه جامعی از وضعیت بازار سهام داشته باشم. در واقع مهمترین ساعات کاری من ، زمان باز بودن بازار و مهمترین بخش کار من ، تجزیه و تحلیل نموداری/حجمی می باشد.

هنگام افزایش حجم معاملات در یک سهم، وقوع چه الگوی قیمتی شما را برای ورود به معامله کاملا ترغیب می کند؟
خب بستگی به شرایط بازار دارد. من همیشه الگوی پرچم صعودی را ترجیح می دهم زیرا بنظرم الگوی بسیار ایده آلی است. الگوهای فنجان و دسته و کانال های قیمتی نیز عملکرد مناسبی دارند.
برخی معتقدند شکل گیری الگوی فنجان و دسته در نزدیکی روز مجامع مالی شرکت ها می تواند نشانه ای از شکست قریب الوقوع قیمت ها به سمت بالا و شروع روند صعودی باشد که بنظر من ادعایی بی اساس است و همیشه در اینگونه مواقع از معامله بر اساس این الگو اجتناب می کنم.
بعضی از سهام و صنایع نیز زمانبندی و حرکات قیمتی خاصی دارند ، بطور مثال معمولا در ماه مارس سهام شرکت های نفتی روند صعودی پیدا کرده و قیمت های بالاتر جدیدی ثبت می کنند. یا برخی الگوهای قیمتی، قدرت حرکاتشان با توجه به شرایط کلی بازار تعیین و سنجیده می شود.که تمامی این ها به وسیله ی تجارب معاملاتی و به مرور زمان قابل تشخیص می باشند.
برخی افراد گمان می کنند الگوهای قیمتی سیستم های قطعی و بدون شکستی هستند ، اما تمرکز ۱۰۰% روی الگوهای نموداری اشتباه بزرگی است و این الگوها فقط باید به عنوان نشانه های نموداری و جزئی از استراتژی معاملاتی استفاده شوند.الگوهای قیمتی مانند تمام ابزار تحلیلی دارای خطا هستند و معامله گران به هنگام استفاده از آن ها باید حتما از دستورات توقف زیان استفاده کنند.
الگوهای قیمتی حتما باید با سایر ابزار و نشانه های قدرتمند نموداری ترکیب شوند و رعایت قوانین مدیریت سرمایه هنگام استفاده از آن ها ضروری است.

با یک معامله ی فرضی ، استراتژی ورود خود را توضیح دهید؟
یک نماد مثلا شرکت گوگل با حداقل حجم معاملات حدود ۳ میلیون سهم و ۳ تا ۵ % نوسان روزانه در نظر می گیرم.
در مجموع فرض کنید به اندازه ۲۰۰/۰۰۰ سهم ، بودجه برای این معامله در دسترس است.
پس از شکست قیمت به منظور سنجش اعتبار شکست انجام شده حدود ۷۰/۰۰۰ سهم خرید انجام می دهم. (فراچارت: حدود ۳۰% کل حجم)
سپس بمدت ۱ الی ۲ ساعت فقط حرکات قیمتی سهم را آنالیز می کنم. در صورتی که طی این مدت زمان روند صعودی با حجم بالا و قدرت مناسب ادامه یافت ، حدود ۷۰/۰۰۰ سهم دیگر اضافه می کنم. (فراچارت: حدود ۳۰%)
دوباره بمدت ۴-۵ روز حرکات قیمتی و حجم معاملات سهم را بررسی می کنم و در صورتی که همچنان در وضعیت مناسبی بود، فرآیند ورود به یک موقعیت معاملاتی را به اتمام می رسانم. (۱۰۰% از کل حجم). درصدهایی که بیان کردن تقریبی هست ولی در همین حدود می باشد. (فراچارت: خرید پله کانی و گام به گام)

پس از ورود به معامله، چه مدت زمان یک موقعیت معاملاتی را حفظ می کنید؟
خب این به شرایط بازار و خود سهم بستگی دارد. اگر سیگنال خرید فقط بر اساس یک الگوی قیمتی معتبر باشد، معمولا مدت زمان کمی حدودا ۳-۵ روز نهایتا تا دو هفته در آن معامله می مانم. اگر سیگنال خرید در شرایطی باشد که بازار اصلاح خوبی را تجربه و حدودا ۶-۱۰ هفته در کف قیمتی بوده باشد ممکن است ۱۰-۱۵ هفته برای آن معامله صبر کنم. این ها مسائلی است که با تجربیات شخصی بدست می آید و قابل آموزش نیست.

شما چگونه از حد زیان استفاده می کنید؟
من از اعداد ثابت به عنوان حد زیان استفاده نمی کنم. بصورت دینامیک و بر اساس قواعدی کلی، برای هر معامله با توجه به شرایط آن حد ضرر در نظر می گیرم. بطور مثال اگر پس از شکست قیمت و در ابتدای روند صعودی، در حرکات نموداری ضعف و کندی حرکت مشاهده کنم ، بی درنگ سهامم را می فروشم. من در اینگونه مواقع حتی تا رسیدن به نقطه ورود هم منتظر نمی مانم.
برای کسب سود مناسب باید روی سهام پیشرو و پتانسیل قوی سرمایه گذاری کنیم.
گاها بلافاصله پس از شکست قیمت ، تحت تاثیر یک رویداد خبری (مثلا حادثه تروریستی) قیمت به پایین تر از محدوده خرید سقوط می کند ، که من در این مواقع ریسک نمی کنم و سهم را در مناسب ترین قیمت ممکن می فروشم و پس از بازگشت به مدار صعودی دوباره وارد معامله خواهم شد.
بطور مثال محدوده خرید ۶۳$ است با رسیدن به ۵۸$ سهم را می فروشم سپس اگر دوباره قیمت به محدوده های بالا رسید ، پس از شکست محدوده ۶۳.۵$ خریدار این سهم خواهم بود.

بنظر شما چه چیزی منجر به ناکامی معامله گران بازارهای مالی می شود؟
پشتکار و تلاش دو رکن اصلی موفقیت در بازار هستند. من حس می کنم بسیاری از معامله گران به اندازه کافی برای تجزیه و تحلیل وقت نمی گذارند و برای یادگیری اهمیت زیادی قائل نیستند. آن ها به اصول بازار و عوامل موفقیت در معامله گری، توجه نمی کنند.
یک معامله گر زمانی به موفقیت می رسد که از لحاظ ذهنی ، به مرور زمان و براساس کسب تجربه فرآیند رشد را تجربه کند. معامله گران باید دیدگاه تخصصی و شغلی نسبت به فعالیت در این بازار داشته باشند.علت شکست های سنگین و فراوان افراد در بازارهای مالی ، ساده پنداری و سطحی نگری پیرامون فعالیت در این بازار است.

فرآیند رشد یک معامله گر چه مدت زمان به طول می انجامد؟
خب این موضوع به پارامترهای مختلفی بستگی دارد. برای افراد پر تلاش و مستعد موفقیت ، باید حداقل ۴ تا ۶ سال در نظر گرفت.

آیا اخیرا رویکرد معاملاتی جدیدی در پیش گرفته اید؟
نه فقط مدتی است برای سهام گران قیمتی مثل گوگل از معاملات آپشن استفاده می کنم ، چون بنظرم ۳۰۰ $ برای یک سهم قیمت زیادی است.
به عنوان یک استراتژی جدید بجای سهام از آپشن های ارزان قیمت آن استفاده می کنم.
مثلا در همین مثال شرکت گوگل اگر قیمت هر سهم را ۳۰۰ $ در نظر بگیریم
قراردادهای دو ماهه ی آپشن Google260 و Google240 با تمام هزینه های اضافی حدودا ۶۵ $ قیمت تمام شده دارند
که این یعنی من با همان سرمایه حداقل ۴ سهم خریداری می کنم بعبارت دیگر بدون پرداخت هزینه گزاف برای یک سهم می توانم مقدار بیشتری از همان سهم را با همان سرمایه بدست بیاورم.

چرا به این نتیجه رسیدید که بجای سهام ، آپشن های آن را معامله کنید؟ نظر شما نسبت به ضریب اهرمی معاملات آپشن چیست؟
من به خاطر اینکه بتوانم سهام را با حجم بالاتری معامله کنم ، از آپشن ها استفاده می کنم و بنظرم معاملات آن ها نسبت به خود سهام دارای مزیت بیشتری می باشد. نماد کم حجم و کوچکی مثل سهام بورس اوراق بهادار شیکاگو (فراچارت: CME) با حجم معاملات روزانه ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار سهم و رنج قیمتی ۲۵۰ $ در نظر بگیرید. زمانی که قیمت حدودا ۲۶۰ $ بود، قرارداد آپشن CMD200 را خریدم. اگر ۱۰/۰۰۰ سهم از این نماد را می خریدم برای فروش یکجای آن ۲-۳ ساعت زمان نیاز بود و معامله ای در این حجم باعث افت قیمت حدودا ۴-۵ $ این سهم می شد. در حالی که بجای این می توان ۵۰۰-۱۰۰۰ قرارداد آپشن این سهم را با یک تماس تلفنی خریده و بدون لحظه ای انتظار به فروش رساند. بنظر من بازار آپشن نسبت به بازار سهام از لحاظ حجمی عمق بیشتری داشته و معاملات به سرعت انجام می شوند.به خصوص زمانی که بازار سهام دچار رکود است ، بهترین گزینه سرمایه گذاری بازار آپشن است. اما هنگام سقوط قیمت ها روی دیگر آپشن ها را خواهید دید.

زمانی که سهام گوگل طی روند صعودی حدودا به قیمت  ۴۴۰$ رسیده بود، تعدادی قرارداد آپشن خریدم، پس از مدتی سهام این شرکت دچار روند نزولی شد و بیش از ۲۰$ افت قیمت را تجربه کرد ، که بالافاصله قراردادهایم به فروش رساندم. در اینگونه مواقع تعدد سررسید قراردادهای آپشن ،کاملا به ضرر شما تمام می شود زیرا به دلیل تاریخ انقضای متفاوت، هر قرارداد نماد منحصر به فردی داشته و شما برای فروش تعداد زیادی قرارداد با سررسیدهای مختلف باید ساعات زیادی پای کامپیوتر نشسته و هر کدام از آن ها را با قیمت خاصی به فروش برسانید. در این معامله با یک ضرر سنگین آموختم که نباید در آن واحد بیش از یک نوع قرارداد آپشن سهام در اختیار داشته باشم بعبارت دیگر معامله ی قرارداد آپشن از یک نماد و با یک تاریخ انقضا گزینه ی مناسبی می باشد. از آنجایی که معامله گر تخصصی آپشن نیستم ، آن ها را فقط برای تعداد محدودی سهام بکار می برم.

بنظر من برای انجام معاملات آپشن ، شخص باید مهارت معامله گری بالایی داشته باشد زیرا همانند یک شمشیر دو لبه عمل می کند.(فراچارت: فرصت و تهدید در کنار هم) اجازه دهید واضح تر بگویم ، زمانی که شما در حالت عادی سهام خرید و فروش می کنید اگر بازار بر خلاف موقعیت معاملاتی شما حرکت کند ، متضرر شده و دچار استرس و فشار روانی می شوید اما اگر در معاملات آپشن این اتفاق بیفتد ، بیشتر تحت فشار خواهید بود زیرا ضریب اهرمی ضرر شما را چندین برابر خواهد کرد. همانند سایر ابزار معاملاتی در هنگام استفاده از آپشن ها نیز باید مدیریت سرمایه را جدی گرفته و کاملا به آن پایبند باشید زیرا در غیر این صورت ممکن است موجودی حسابتان به صفر برسد.

نظر شما در مورد آینده ی بازار سهام چیست؟
من تحلیل و بررسی شرایط فعلی بازار را به پیش بینی آینده ی آن ترجیح می دهم. پیش بینی مصداق بارز کسانی است که بر اساس بولتن های خبری موجود در رسانه ها معامله می کنند که عمدتا بازار بر خلاف آن ها حرکت کرده و متضرر می شوند.
از نشانه های زمانی معدودی استفاده کرده و نکات جالب و مهمی از آن ها متوجه می شوم اما هیچگاه بر اساس آن ها معامله نمی کنم.
مثلا ممکن است بر اساس پیش بینی یک مشاور سرمایه گذاری در سهام یک صنعت پیشرو بازار، سرمایه گذاری سنگینی کرده باشید اما ناگهان او به شما می گوید امکان رشد قیمت ها بیش از این وجود ندارد و به شما یک حد ضرر حدودا ۱۵% و دیدگاه سرمایه گذاری بلند مدت پیشنهاد می کند. در این صورت اگر شما برای این معامله ضریب اهرمی ۲ برابر استفاده کرده باشید و قیمت به حد ضرر شما برسد، حداقل یک ضرر ۲۵-۳۰ % را تجربه خواهید کرد. معامله گران بسیاری اینگونه متضرر شده اند. به همین دلیل من به هیچ چیز جز نمودار ها و حرکات قیمتی سهام اعتقاد ندارم.

هنگام رویدادهای غیر مترقبه همانند حملات تروریستی چه رویکردی در پیش می گیرید؟
اینگونه مواقع معمولا تا فروکش کردن هیجانات وارد هیچ معامله ای نمی شوم زیرا بنظرم کسی که یک معامله گر واقعی باشد در چنین شرایطی از ضرایب اهرمی استفاده نکرده و ریسک خود را تا حد ممکن می کاهد. این رویدادهای خبری معمولا منجر به شکاف بزرگ نموداری یا کندل قیمتی نا متعارف می شوند که هر دو مورد باعث فعال شدن حد زیان بسیاری از معامله گران و چه بسا در صورت استفاده از ضرایب اهرمی موجب نابودی کل سرمایه ی آن ها می شوند.
بهترین سیاست در مواقع رویدادهای غیر منتظره ، عدم اتخاذ هرگونه موقعیت معاملاتی و کاهش ریسک معاملات در جریان ، تا حد ممکن است.

انتشار: فراچارت / ترجمه: رضا پورنگ